سرگذشت زنی که با کمک همسرش از تله پلید همسایه نجات یافت

سرگذشت زنی که با کمک همسرش از تله پلید همسایه نجات یافت

زن جوان گفت: دختری ۱۷ ساله بودم که در یک خانواده با فرهنگ سنتی و سخت‎گیر بزرگ شدم .پدرم باعث شد من بعد از مقطع راهنمایی درسم را ترک کنم. مادرم خانه‌دار بود و غیر از خودم، دو خواهر دیگر داشتم. همیشه آرزویم بود لباس عروس بپوشم و ازدواج کنم....

فقط شوق پوشیدن لباس عروس را داشتم و از زندگی زناشویی چیزی نمی دانستم. به همین خاطر به اولین کسی که به خواستگاری ام آمده بود، جواب مثبت  دادم.

  با این که« اصغر» ۱۶سال از من بزرگ‎تر بود ولی او هم بدتر از پدرم وضع مالی خوبی نداشت و در یک خانه کوچک در کوچه یک متری زندگی می کرد . خلاصه مجلس خیلی مختصری  با مهمان های اندک در خانه پدرم برایم گرفت.آن شب با آن لباس احساس ملکه بودن به من دست می داد اما با گذر زمان همه چیز تغییر کرد؛ «اصغر» کارش روی داربست ها و جوشکاری بود و بعد ازآن تا آخر شب با شاگردی در فروشگاهی مخارج زندگی را تامین می کرد.

شناسه خبر: 26770840